در سالهای اخیر، صنعت استخراج رمزارز در ایران به عنوان یک فرصت اقتصادی و فناورانه نوظهور مطرح شده است، اما این صنعت با موانع متعددی روبرو است که عمدتاً ریشه در منافع مافیای انرژی و ناکارآمدیهای سیستمی دارد. صنایعی مانند سیمان، فولاد و پتروشیمی، که سالهاست از انرژی ارزان قیمت و یارانههای دولتی بهرهمند هستند، صنعت استخراج رمزارز را تهدیدی برای منافع خود میدانند و با لابیگری و نفوذ در سیاستگذاریها، توسعه آن را محدود کردهاند. از سوی دیگر، ناکارآمدی وزارت نیرو و کارشناسان آن به کمبود برق و خاموشیهای گسترده دامن زده است. در این مقاله، به بررسی این موانع و نقش مافیای انرژی در مانعتراشی برای پیشرفت صنعت استخراج رمزارز در ایران میپردازیم و نشان میدهیم که چگونه این صنعت قانونی میتواند به ایجاد اشتغال خرد و تقویت اقتصاد کشور کمک کند.
1. مافیای انرژی و نقش صنایع بزرگ سیمان، فولاد و پتروشیمی
صنایع سیمان، فولاد و پتروشیمی در ایران به لطف دسترسی به انرژی ارزان قیمت، از جمله برق و گاز یارانهای، به سودهای کلانی دست یافتهاند. این صنایع، که بخش عظیمی از مصرف انرژی کشور را به خود اختصاص میدهند، با استفاده از نفوذ خود در ساختارهای دولتی، مانع توسعه صنایع نوظهوری مانند استخراج رمزارز شدهاند.
الف) پتروشیمی و لابیگری علیه رمزارزها
صنعت پتروشیمی یکی از بارزترین نمونههای این مانعتراشی است. این صنعت با لابیگری موفق شده است استفاده از گواهی صرفهجویی گاز را برای صنعت استخراج رمزارز ممنوع کند. این گواهیها، که ابزاری برای تشویق به کاهش مصرف گاز هستند، میتوانستند به صنعت رمزارز امکان دسترسی به انرژی ارزانتر و پایدارتر را فراهم کنند. اما پتروشیمیها با جلوگیری از این امر، منافع خود را در اولویت قرار دادهاند و از دسترسی این صنعت نوپا به منابع انرژی جلوگیری کردهاند.
ب) فولاد و فناوریهای منسوخ
صنایع ذوبی مانند فولاد نیز نقش مهمی در این معادله دارند. بسیاری از کارخانههای فولاد در ایران همچنان از کورههای قدیمی با راندمان بسیار پایین (حدود ۱۵٪) استفاده میکنند. این کورهها مصرف انرژی بالایی دارند، اما به دلیل دسترسی به برق و گاز ارزان قیمت و سوبسیدهای دولتی، انگیزهای برای جایگزینی آنها با فناوریهای جدید وجود ندارد. فناوریهای مدرن میتوانند راندمان تولید را به بیش از ۹۰٪ افزایش دهند و مصرف انرژی را به شدت کاهش دهند، اما صنایع فولاد ترجیح میدهند با تکیه بر یارانهها، از تجهیزات قدیمی خود استفاده کنند. این رویکرد نه تنها به اتلاف انرژی منجر میشود، بلکه فشار بیشتری بر شبکه برق کشور وارد میکند.
ج) سیمان و مصرف بیرویه انرژی
صنعت سیمان نیز یکی از بزرگترین مصرفکنندگان انرژی در ایران است. بر اساس آمار، این صنعت سالانه حدود ۲.۵ میلیارد کیلووات ساعت برق و ۳.۵ میلیارد متر مکعب گاز مصرف میکند. این میزان مصرف، با توجه به راندمان پایین تولید در بسیاری از کارخانههای سیمان، نشاندهنده اتلاف گسترده منابع است. با این حال، نفوذ این صنعت در ساختارهای تصمیمگیری باعث شده است که اصلاحات لازم برای بهبود راندمان و کاهش مصرف انرژی به تعویق بیفتد. این وضعیت، صنعت استخراج رمزارز را که میتوانست از انرژی مازاد استفاده کند، تحت فشار قرار داده است.
2. فساد و ناکارآمدی: مفقود شدن منابع
فساد و سوءمدیریت در صنایع بزرگ ایران یکی دیگر از عوامل تشدیدکننده مشکلات انرژی است.
- مفقود شدن فولاد: گزارشها حاکی از آن است که سالانه چندین تن فولاد در ایران مفقود میشود و درآمد حاصل از فروش آن به کشور بازنمیگردد. این امر نه تنها نشاندهنده ضعف نظارت دولتی است، بلکه منابع مالی کشور را نیز به هدر میدهد.
- مفقود شدن سوخت نیروگاهی: روزانه حدود ۲۰ میلیون لیتر سوخت نیروگاهی در ایران مفقود میشود، مقداری که معادل مصرف یک نیروگاه بزرگ است. این اتلاف عظیم، نه تنها به کمبود انرژی منجر میشود، بلکه به خاموشیهای گسترده و ناپایداری شبکه برق دامن میزند.
این ناکارآمدیها، که عمدتاً ریشه در فساد و مدیریت ضعیف دارد، منابع کشور را هدر داده و مانع از تخصیص بهینه انرژی به صنایع نوپا مانند استخراج رمزارز میشود.
3. ناکارآمدی وزارت نیرو و خاموشیها
وزارت نیرو، به عنوان متولی مدیریت انرژی کشور، در سالهای اخیر نتوانسته است چالشهای موجود را به طور موثر مدیریت کند. عدم سرمایهگذاری در زیرساختهای جدید، وابستگی به نیروگاههای قدیمی و پرمصرف، و ناکارآمدی در مدیریت شبکه برق، کشور را با کمبود برق و خاموشیهای مکرر مواجه کرده است.
در این میان، صنعت استخراج رمزارز اغلب به عنوان مقصر معرفی میشود، اما واقعیت این است که مصرف برق این صنعت در مقایسه با صنایع بزرگ بسیار ناچیز است. برای مثال، مصرف برق مراکز مجاز استخراج رمزارز در ایران حدود ۳۰۰ مگاوات گزارش شده است، در حالی که صنایع فولاد و سیمان چندین برابر این میزان برق مصرف میکنند.
وزارت نیرو به جای تمرکز بر بهبود راندمان صنایع بزرگ یا توسعه نیروگاههای جدید، ترجیح داده است در زمان اوج مصرف، برق مراکز استخراج رمزارز را قطع کند. این رویکرد نه تنها به توسعه این صنعت ضربه میزند، بلکه سرمایهگذاری در آن را نیز با ریسک بالایی مواجه کرده است.
4. فرصتهای صنعت استخراج رمزارز قانونی
در مقابل تمام این موانع، صنعت استخراج رمزارز قانونی میتواند به عنوان یک فرصت بزرگ برای اقتصاد ایران مطرح شود، به ویژه در شرایط وخیم اقتصادی و تحریمها.
- ایجاد اشتغال خرد: این صنعت میتواند با جذب سرمایهگذاریهای کوچک و متوسط، فرصتهای شغلی متعددی در سراسر کشور ایجاد کند. این مشاغل، به خصوص در مناطق محروم، میتوانند به بهبود معیشت مردم کمک کنند.
- درآمد ارزی و دور زدن تحریمها: استخراج رمزارز سالانه میتواند میلیاردها دلار درآمد ارزی برای ایران به ارمغان بیاورد. این ارز میتواند برای واردات محصولات ضروری و دور زدن تحریمهای بینالمللی استفاده شود، که در شرایط کنونی یک مزیت استراتژیک محسوب میشود.
- توسعه انرژیهای تجدیدپذیر: اخیراً وزارت نیرو مقرراتی تصویب کرده که به مراکز استخراج رمزارز اجازه میدهد از برق تولیدی نیروگاههای تجدیدپذیر استفاده کنند. این سیاست میتواند انگیزهای برای توسعه انرژیهای پاک در کشور باشد و به کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی کمک کند.
5. جمعبندی و راهکارها
صنعت استخراج رمزارز در ایران با پتانسیلهای فراوان خود، قربانی منافع مافیای انرژی و ناکارآمدیهای سیستمی شده است. صنایع بزرگ مانند سیمان، فولاد و پتروشیمی، با بهرهگیری از انرژی ارزان و لابیگری، مانع توسعه این صنعت نوپا شدهاند. در عین حال، ناکارآمدی وزارت نیرو و فساد در مدیریت منابع، به کمبود برق و خاموشیها دامن زده است. با این حال، این صنعت میتواند به عنوان یک راهحل برای ایجاد اشتغال، کسب درآمد ارزی و توسعه زیرساختهای انرژی عمل کند.
برای رفع این موانع، نیاز به اصلاحات ساختاری در سیاستگذاریهای انرژی، مبارزه با فساد و لابیگری، و حمایت از صنایع نوظهور است. تنها با این اقدامات میتوان از ظرفیتهای صنعت استخراج رمزارز برای بهبود اقتصاد و پایداری انرژی در ایران بهرهبرداری کرد. در غیر این صورت، ایران فرصت بزرگی را در عصر دیجیتال از دست خواهد داد، در حالی که مافیای انرژی همچنان به تاراج منابع ملی ادامه میدهد.