چرا احداث ایستگاههای شارژ خودروهای برقی توسط دولت اشتباه است
جهان در حال گذار به سوی آیندهای پاکتر و پایدارتر است و خودروهای برقی، بهعنوان یکی از ستونهای این تحول، نقشی کلیدی در کاهش آلودگی هوا و وابستگی به سوختهای فسیلی ایفا میکنند. ایران، با منابع طبیعی غنی، نیروی انسانی جوان و موقعیت استراتژیک خود، پتانسیل بینظیری برای تبدیل شدن به پیشگام منطقهای در این صنعت دارد. اما آیا سپردن احداث ایستگاههای شارژ خودروهای برقی به شرکتهای دولتی، راه درستی برای بهرهبرداری از این پتانسیل است؟ در این مقاله استدلال میکنیم که این مسئولیت باید به بخش خصوصی واگذار شود تا با نوآوری، کارایی و رقابت، آیندهای روشن برای حملونقل پاک در ایران رقم بخورد. برای تقویت این استدلال، به دیدگاهی از یک کارآفرین برجسته در آمریکا اشاره میکنیم که معتقد بود دولت نباید در چنین پروژههایی دخالت مستقیم داشته باشد، بلکه باید فضا را برای بخش خصوصی باز بگذارد.
پتانسیل بینظیر ایران برای خودروهای برقی
ایران کشوری است با ظرفیتهای فراوان برای توسعه صنعت خودروهای برقی. منابع انرژی تجدیدپذیر، از جمله انرژی خورشیدی و بادی، در بسیاری از مناطق کشور به وفور یافت میشوند و میتوانند برق مورد نیاز ایستگاههای شارژ را تأمین کنند. علاوه بر این، جمعیت جوان و تحصیلکرده ایران، آماده پذیرش فناوریهای نوین است و بازار رو به رشد خودرو میتواند به بستری برای پذیرش خودروهای برقی تبدیل شود. موقعیت جغرافیایی ایران نیز، با قرار گرفتن در مسیر ترانزیت منطقهای، این امکان را فراهم میکند که ایستگاههای شارژ نهتنها برای مصرف داخلی، بلکه برای خودروهای عبوری از کشورهای همسایه نیز استفاده شوند. اما این پتانسیل عظیم تنها در صورتی شکوفا میشود که رویکرد درستی برای توسعه زیرساختها انتخاب شود.
چرا شرکتهای دولتی گزینه مناسبی نیستند؟
1. ناکارآمدی ساختاری و بوروکراسی
شرکتهای دولتی در ایران، به دلیل ساختارهای پیچیده و فرآیندهای طولانی تصمیمگیری، اغلب در اجرای پروژههای نوآورانه با مشکل مواجه میشوند. احداث ایستگاههای شارژ خودروهای برقی نیازمند سرعت عمل، هماهنگی و بهرهگیری از فناوریهای روز است؛ ویژگیهایی که در نهادهای دولتی به سختی یافت میشوند. هزینههای بالای اجرا، تأخیرهای مکرر و کیفیت پایین خدمات، تنها بخشی از چالشهایی هستند که میتوانند منابع مالی کشور را هدر دهند و اعتماد عمومی به این فناوری نوظهور را خدشهدار کنند.
2. فشار بر شبکه برق شکننده
شبکه برق ایران در حال حاضر با مشکلات متعددی از جمله قطعیهای مکرر، کمبود ظرفیت تولید و فرسودگی زیرساختها دستوپنجه نرم میکند. سرمایهگذاری کلان دولتی در ایستگاههای شارژ، که نیازمند مصرف قابلتوجه برق هستند، میتواند فشار مضاعفی بر این شبکه وارد کند و حتی به نارضایتی عمومی منجر شود. به جای اینکه دولت منابع محدود خود را صرف پروژهای کند که زیرساختهای اولیهاش هنوز آماده نیست، بهتر است ابتدا بر تقویت تولید و توزیع برق تمرکز کند. این اقدام، زمینه را برای توسعه پایدار خودروهای برقی فراهم میسازد.
3. خطر سوءمدیریت و فساد
پروژههای بزرگ دولتی در ایران گاهی با چالشهایی مانند سوءمدیریت و فساد مالی همراه بودهاند. احداث ایستگاههای شارژ، به دلیل مقیاس گسترده و نیاز به سرمایهگذاری کلان، میتواند به هدفی برای چنین مشکلاتی تبدیل شود. در مقابل، واگذاری این پروژهها به بخش خصوصی، با نظارت دقیق دولت، میتواند شفافیت را افزایش دهد و از هدررفت منابع عمومی جلوگیری کند. شرکتهای خصوصی، که با سرمایه خودشان وارد این حوزه میشوند، انگیزه بیشتری برای موفقیت و بهرهوری دارند.
مزیتهای واگذاری به بخش خصوصی
1. نوآوری و رقابت
بخش خصوصی، با چابکی و انعطافپذیری خود، میتواند ایستگاههای شارژ را با سرعت و کیفیت بالاتری توسعه دهد. رقابت بین شرکتها، چه بزرگ و چه کوچک، منجر به بهبود خدمات، کاهش هزینهها و خلق راهحلهای نوآورانه میشود. برای مثال، کسبوکارهای کوچک خانوادگی میتوانند ایستگاههای شارژ را در رستورانها، جاذبههای گردشگری کنار جادهای یا فروشگاهها راهاندازی کنند و از این طریق مشتری بیشتری جذب کنند. این رویکرد نهتنها به توسعه زیرساختها کمک میکند، بلکه فرصتهای شغلی جدیدی نیز ایجاد میکند.
2. جذب سرمایهگذاری خارجی
ایران با پتانسیل بالای خود میتواند سرمایهگذاران خارجی را به این صنعت جذب کند، اما این امر تنها در صورتی محقق میشود که محیطی رقابتی و شفاف برای فعالیت بخش خصوصی فراهم شود. شرکتهای بینالمللی، که تجربهای موفق در توسعه ایستگاههای شارژ دارند، میتوانند فناوری و سرمایه خود را به ایران بیاورند و این صنعت را به سطح جهانی برسانند. دخالت مستقیم دولت، اما، میتواند این سرمایهگذاران را دلسرد کند و فرصتهای همکاری را از بین ببرد.
3. تقویت انگیزههای کارآفرینی
وقتی بخش خصوصی مسئولیت احداث ایستگاههای شارژ را بر عهده میگیرد، انگیزههای کارآفرینی شکوفا میشوند. کسبوکارها به دنبال راههایی برای جذب مشتری و افزایش سود خود هستند، و این تلاش به خدماتی بهتر و متنوعتر منجر میشود. در مقابل، اگر دولت این پروژهها را در دست بگیرد، انگیزههای رقابتی از بین میروند و نتیجه، ایستگاههایی با کیفیت پایین و دسترسی محدود خواهد بود.
دیدگاهی از آمریکا، مخالفت با دخالت دولت
برای تقویت استدلال خود، به دیدگاه یک کارآفرین برجسته در آمریکا اشاره میکنیم که با دخالت دولت در احداث ایستگاههای شارژ خودروهای برقی مخالف بود. آقای الون ماسک معتقد بود که دولت نباید در کسبوکار ساخت ایستگاههای شارژ دخالت کند، همانطور که در ساخت پمپهای بنزین دخالتی ندارد. به گفته او، وقتی دولت با بودجهای کلان، مانند طرح پیشنهادی 5 میلیارد دلاری در آمریکا، وارد این حوزه میشود، انگیزههای کارآفرینی بخش خصوصی را از بین میبرد. او استدلال میکرد که شرکتهای خصوصی، از کسبوکارهای کوچک گرفته تا شرکتهای بزرگ، میتوانند با ساخت ایستگاههای شارژ در مکانهایی مثل رستورانها، فروشگاهها و جاذبههای گردشگری، هم به توسعه زیرساختها کمک کنند و هم مشتری بیشتری جذب کنند. این دیدگاه نشان میدهد که حتی در کشوری با زیرساختهای پیشرفته مثل آمریکا، دخالت دولت میتواند مانع نوآوری شود و این درس برای ایران نیز صدق میکند.
چگونه ایران میتواند موفق شود؟
برای آنکه ایران از پتانسیل خود در صنعت خودروهای برقی بهره ببرد، دولت باید نقشی متفاوت ایفا کند: سیاستگذار و حامی، نه مجری. اقدامات زیر میتوانند مسیر را هموار کنند:
- ارائه مشوقهای مالی: معافیتهای مالیاتی، تسهیلات بانکی و یارانه برای شرکتهایی که در این حوزه سرمایهگذاری میکنند، میتواند بخش خصوصی را تشویق کند.
- ایجاد فضای رقابتی: دولت باید قوانین شفافی وضع کند که رقابت عادلانه بین شرکتها را تضمین کند و از انحصار جلوگیری کند.
- سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر: توسعه نیروگاههای خورشیدی و بادی میتواند برق مورد نیاز ایستگاههای شارژ را به شکلی پایدار تأمین کند.
- همکاری با بخش خصوصی بینالمللی: دعوت از شرکتهای خارجی برای انتقال فناوری و تجربه، میتواند این صنعت را در ایران به سرعت رشد دهد.
ایران در آستانه تحولی بزرگ در صنعت حملونقل قرار دارد، و خودروهای برقی میتوانند آیندهای پاکتر و پایدارتر برای این کشور رقم بزنند. اما این تحول تنها در صورتی موفق خواهد بود که از اشتباهات گذشته درس بگیریم و راهی نو انتخاب کنیم. احداث ایستگاههای شارژ توسط شرکتهای دولتی، با ناکارآمدی، فشار بر منابع و از بین بردن انگیزههای کارآفرینی همراه خواهد بود. در مقابل، سپردن این مسئولیت به بخش خصوصی، با حمایت هوشمندانه دولت، میتواند پتانسیل عظیم ایران را آزاد کند و این کشور را به الگویی در منطقه تبدیل کند.