وزارت نیرو

چاقوی کند وزارت نیرو، آخرین ترفند قیمتی پیش از بحران

قبدر حالی که در سال ۱۴۰۴ به سر می‌بریم، ابتدای سال با ابلاغیه‌ای از سوی وزیر نیرو، جناب آقای دکتر علی‌آبادی، مواجه شدیم که بار دیگر خبر از افزایش قیمت برق داد. این تصمیم، که به ظاهر برای جبران کاستی‌های مالی وزارت نیرو اتخاذ شده، نشان‌دهنده آن است که چاقوی تیز این وزارتخانه برای بالا بردن قیمت‌ها کم‌کم در حال کند شدن است. اما باید به مدیران این مجموعه عریض و طویل هشدار داد، این چاقوی قیمتی، که بارها و بارها برای بریدن از جیب مردم تیز شده، آخرین ابزار شما برای خروج از بحرانی است که ریشه‌های آن را باید در سیاست‌های چندین ساله خودتان جستجو کنید.

وزارت نیرو سال‌هاست که با اتکا به درآمدهای کلان و بی‌حساب‌وکتاب شرکت‌هایی مثل توانیر، عادت کرده تا هر کسری بودجه یا سوءمدیریتی را با دست بردن در قبوض برق و جیب مشترکین جبران کند. اما این روش، که زمانی شاید کارآمد به نظر می‌رسید، اکنون به آخر خط خود نزدیک می‌شود. دور نیست روزی که دستکاری مداوم در آیتم‌های مختلف قبوض برق، از تعرفه‌ها گرفته تا عوارض پنهان، به یک معضل امنیتی تبدیل شود؛ درست همانند آنچه در مورد نرخ بنزین شاهدش بوده‌ایم. وقتی اعتماد مردم به نهادهای مسئول خدشه‌دار شود و فشار مالی از حد تحمل فراتر رود، تبعات آن دیگر تنها در صورت‌های مالی وزارتخانه دیده نخواهد شد.

به جای آنکه مدیران وزارت نیرو به فکر تصمیمات اساسی و ساختاری باشند، مانند کوچک‌سازی این غول بوروکراتیک یا تفویض اختیارات به شرکت‌های خصوصی، کماکان با حیله‌های مختلف به دنبال پوشاندن اشتباهات خود هستند. توانیر، که به حجم عظیم درآمدهایش عادت کرده و دل کندن از آن برایش سخت است، نه تنها راه را برای حضور مؤثر بخش خصوصی هموار نمی‌کند، بلکه با اعمال مقررات سختگیرانه، دستکاری تعرفه‌ها و سنگ‌اندازی در مسیر شرکت‌های خرده‌فروش، عملاً هرگونه رقابت سالم را خفه می‌کند. این در حالی است که کارشناسان و مدیران این مجموعه، به جای اصلاح ریشه‌ای مشکلات، ترجیح می‌دهند با ترفندهای قیمتی، بار ناکارآمدی خود را بر دوش مردم بیندازند.

وزارت نیرو باید بداند که این چاقوی کند شده دیگر برندگی سابق را ندارد. اگر امروز به فکر اصلاحات واقعی نباشد، فردا نه تنها با بحران مالی، بلکه با بحرانی بزرگ‌تر روبه‌رو خواهد شد که جبرانش به مراتب سخت‌تر از افزایش چندباره قیمت برق است. وقت آن رسیده که به جای جیب مردم، به فکر جیب سیاست‌های ناکارآمد خود باشند و راه را برای تغییر باز کنند، پیش از آنکه این کندی چاقو به یک زخم عمیق و غیرقابل درمان تبدیل شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *